کد مطلب:106555 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

خطبه 170-در آغاز نبرد صفین فرمود











[صفحه 599]

از سخنان آن حضرت علیه السلام است كه در هنگامی كه تصمیم گرفت با سپاه شام در صفین روبرو شود ایراد فرموده است: مغیضا للیل و النهار: جای نهان شدن شب و روز، سبط: قبیله، (بار خدایا! ای پروردگار این آسمان برافراشته، و هوای نگاه داشته شده، كه آن را جای پیدا و پنهان شدن شب و روز و محل گردش خورشید و ماه، و رفت و آمد ستارگان گردان ساخته ای، و ساكنان آن را گروهی از فرشتگان قرار داده ای كه از پرستش و ادای وظیفه بندگی تو خسته و درمانده نمی شوند. و ای پروردگار این زمین كه آن را جای آرمیدن مردمان و محل حركت خزندگان و گزندگان خرد و كلان و چهارپایان و انواع آفریدگان بی شمار خود از آنچه دیده می شود و آنچه دیده نمی شود گردانیدی. و ای پروردگار كوههای استواری كه آنها را میخهای زمین قرار داده و پناهگاه آفریدگان خود ساخته ای، اگر ما را بر دشمنانمان پیروز فرمایی، ما را از ستم و تعدی بركناردار، و بر راه حق استوار گردان، و اگر آنان را بر ما چیره گردانی شهادت را روزی ما فرما، و از فتنه شك و بد دلی ما را نگهدار. كجایند آنانی كه برای آنچه محافظت از آن واجب است سرسختانه دفاع می كنند، و كجایند آن غیرتمندانی كه در هنگام نزو

ل بلاها و روبر شدن با سختیها پاسداری و پایداری می ورزند. ننگ در پشت سر شما و بهشت در پیش رویتان است. امیرمومنان (ع) پروردگار را به نام این كه آفریننده آسمان و زمین است می خواند، زیرا آیات و نشانه های او كه گویای كمال عظمت و لطف وی به آفریدگانش می باشد در آسمان و زمین جلوه گر است، از این رو بدین گونه خدا را خواندن، دل را آمادگی و تن را توانمندی می دهد تا غلبه و پیروزی را بر دشمن به دست آورد، منظور از سقف مرفوع آسمان است و مراد از جو مكفوف نیز همین است و در خطبه نخست نیز بدین اشاره شده است، این كه فرموده است: آسمان محل پیدا و پنهان شدن شب و روز است، زیرا جنبش افلاك مستلزم حركت خورشید بر روی زمین است و این موجب پنهان شدن شب، و از ادامه حركات زمین و جنبش خورشید نیز روز ناپدید می شود، به همین سبب آسمان همچون نهانگاه شب و روز می باشد، و واژه مغیض را برای آنها استعاره آورده است كه آسمان محل گردش خورشید و ماه و آمد و شد ستارگان سیار است آشكار است، ولی این سخن دلالت بر آن ندارد كه گردش ستارگان ذاتی آنها بوده و آسمان را جنبش و حركتی نیست، منظور از گروه فرشتگانی كه بدانها اشاره فرموده ارواح فلكی است كه اجرام آسمانی را

به حركت درمی آورند، و پیش از این نیز به آنها اشاره و در خطبه نخست بیان شده كه این فرشتگان از پرستش خدا و ادای وظیفه بندگی خسته و فرسوده نمی شوند. پس از این امام (ع) خداوند را برحسب این كه پروردگار زمین است می خواند، پروردگاری كه زمین را گسترانیده و جای آرمیدن مردمان، و محل جنبش جانداران خرد و كلان و چهار پایان و انواع آفریدگان بی شماری قرار داده كه بعضی دیده می شوند و برخی از چشم ما پنهانند، یكی از دانشمندان گفته است: اگر كسی بخواهد حقیقت گفتار امیر مومنان را بداند در آن جا كه فرموده است: جانوران گوناگون بی شماری كه دیده می شوند و دیده نمی شوند، در یكی از شبهای تابستانی در بیابان اندكی آتش روشن كند و بنگرد كه چه جانداران گوناگون ناشناخته ای با شكلهای ترس آور گرد آن آتش را می گیرد كه نه او آنها را پیش از این دیده و نه جز او. باری محتمل است منظور امام (ع) از آفریدگانی كه دیده نمی شود جاندارانی باشد كه به سبب خردی و یا باریكی به چشم در نمی آیند. سپس امام (ع) خداوند را بر حسب این كه آفریننده كوههاست ندا می كند، معنای این را كه كوهها میخهای زمینند پیش از این دانسته ایم، و این كه تكیه گاه مردمند برای این است كه بشر

در آنها سكنا می گزیند و خانه خود را با استفاده از آنها بنا می كند، و سودهایی كه از نظر انواع درختان و میوه ها و دیگر چیزها از كوهها به دست می آید هرگز از دشتها و دره ها حاصل نمی شود، همچنین معدنها در دل كوهها نهفته شده است و چشمه ها از اندرون آنها جوشان و سرازیر می گردد، بنابراین روشن است كوهها كه چراگاه دامها و مركز منافع مردم و برای آنان تكیه گاه و پشتوانه است. پس از این امیر مومنان (ع) از خداوند درخواست می كند كه اگر بر دشمن پیروز شود او را از دست زدن به بغی و ستم بر كنار دارد، بغی به معنای ستمگری و سركشی و سبب خروج از مرز صفت فاضله عدالت می باشد، و نیز از خداوند می خواهد او را راهنمایی كند و در طریق عدل و حق پایداری و استواری بخشد، و اگر دشمن بر او پیروز شود شهادت را روزی او گرداند، از آزمون زیان و شكست محفوظ بدارد، زیرا كسی كه در مبارزه معتقد به حقانیت خود باشد و دچار شكست شود غالبا بربخت و اقبال خود خشمناك و نسبت به پروردگارش گستاخ می گردد، و چه بسا مردمی كه هنگام دچار شدن به سختیها و گرفتاریها ایمان خود را از كف داده و كافر می شوند، و این كه امام (ع) شكست از دشمن و آثار آن را به فتنه و آزمون تعبیر فرم

وده برای این است كه موجب انصراف از حق و روگردانیدن از خداوند می شود، از این رو از حق تعالی درخواست كرده كه او را از این فتنه و امثال آن نگهداری فرماید، تا هم برای خویش، ثبات و پایداری در راه حق را مسالت كند، و هم به شنوندگان ادب و تربیت آموزد. پس از این سخنان برابر آنچه معمول است كه انسان در هنگام جنگ از یاران خود می خواهد در راه حفظ هدفی كه لازم است فداكاری و از جان گذشتگی كنند، و غیرت و حمیت آنان را برانگیخته، آنها را آماده كارزار می كند، امام (ع) نیز به همین منظور می پرسد: آنانی كه در راه آنچه حفظ آن واجب است استوار، و در برابر نزول حقایق غیرت و احساس داشته باشند كجایند؟ مراد از نزول حقایق، رویدادهای بزرگ و پیشامدهای سخت و دشوار است. سپس فرموده است: آتش در پشت سر شماست، یعنی اگر در برابر دشمن هزیمت كنید و عقب نیشینی كنید خود را مستحق دخول در آتش و مستوجب دوزخ كرده اید، و پس از آن فرموده است: بهشت در پیش روی شماست، یعنی: اگر بر دشمن یورش برید و در جنگ پیش بروید، و این سخن در كمال ایجاز و بلاغت است.


صفحه 599.